بسم الله الرحمن الرحیم- به بهانه نقدی بر کتاب معزز بابانظررحمت الله علیه-یخش- دوازدهم-درهور میبایست چیریکی جنگید- بهترین طریقه - روش روسی-ویتنامی است- درویتنام ارتش بدودست کلی تقسیم-یکی ارتشی مانند ما- اسم اش را میکذاریمارتش کلاسیک- دومی نام گذاری میکنم- ارنش استنباطی- تحقیقاتی نظری – تاکتیکی- کاملا فرماندهی انها جدااست ولی باهم کار میکنند- درویتنام اختلاف اش با ارتش دارای اختلاف ماهوی زیادی است- طول خط کلی جبهه سراسری را تقسیم میکنند نه بصورت عرضی بلکه بصورت عمقی واحد اویه را دقیق نمیدانم درچه سطحی است فرص مبگذاریم گروهان درعمق پشت سراش گردان است تا لشگر بالامیرود-درهر منطقه واحد جنگی سه گروهان باهم کار میکنند ولی بافاصله متناسب – هزسه گروهان روی منطقه واحد خودشان برسی میکند وطرخ میدهند طرح به این صورت است درمرحله اول ازیک تا یازده نقطه تاکتیکی دشمن که درانجا امکان عملیات دارد رادرنظر میگیرند که شامل همه فنون تاکتیکی نظامی میشود مانند مخفی شدن – پدافند کردن –افند کردن- کمین زدن- مین گذاری کردن وغیره-به موازات انها بافاصله سه مرکز ارتش دوم وجود دارد که دارای قویترین مخابرات است وتنها باواحد کل خوداش درهانوی کارمیکند ورفت وامد جریان بیش از دوساعت طول نمیکشد- لین هم سه واحد یرای سه گروهان وبه بالاهم همین طور سازمان داده میشود درهر سه واحد ازهر واحدی یک نماینده است با افرادی که یکی حفظ تمام تاکتیکی هائی که تاان روز درویتنام دانسته شده است دوم فردی که چارتها ومحاسباتها که جدول انها دردیوار موجود است سریع میتواند محاسبه کند ونفز سوم به موقعیت منطقه بخوبی وارداست یکی ودونفر دیگرهم موجود است بعلاوه فرد مخابرات وفرد رمزکن ورمز گیر اطلاعات هر واحد زیر دست به این واحدها میاید وبه مرکز درهانوی ارسال میشود واین سه نفر سنجش کاررا میسنجند وبه یک نظرواحد باید برسند وانر به مرکز خودشان ارسال میکنند چناچه مرکز انان دستور جدید داد درطرح خودشان اعمال میکنند – گروهان اول فقط سه نفر درجلو درحالت استتار بسیارمخفیدارد وبیشا سه تا نباید باشد مراکز کمین ومراکز مین گذاری ومثل نقل ونبات تله انفجاری ماند انکه قایقی که از امریکادی گرفتهان یم سانتیمتر ازان را کمدهاند ودینامیت کار گذاشته اند روی انرا پوشاند ودرجابسیار مخفی استتار کردهاند اگر قرار باشد جنگ ویتنام را به بالاترین مشخصه تعریف کنیم همین کار است وهیچگونه اطلاعات دقیقی بیرون دادنشده است وچه سازمانی به چه مشخصات این کار کرده است معلوم نیست ولی مشخص است وسایل کار دروسیه ساخته میشده است بعنوان مثال کلید یم فرد امریکادی ره به یک مین وصل کردهان وانکلید روی تنه یک درخت بریده شده قراردداهند ویا یک تبر که دردسته ان مواد منفجره بوده است تا تانک امریکادی ونفر بر- ماشین ریو درلاستیک ان وغیره- تمام علف هور را دسته دسته کردهاند وبا یک طناب باریک فلزی که ارحلقه های که دراب بوسیله ملیاش دراب فرو رفته عبوردادهاند که چناچه ان سه فرار بخواهند فرارکند برای سرگرم کردن امریکائی ان طناب را مداوم بکشند که حداقل 7 کیلومتر بوده است به محص امریکا وارد میشد هر گروهان بدودسته تقسیم میشد- گروه متحرک وگروه ثابت گروه متحرک به 11 گروه تقسیم میشد تویخانه سنگیه به نزدیکی منطقه میاورد ومکان یک را میزد وگروه دوم با خمپاره بخش دوترین را میزد وبلافاصله گروه یک جابجا میشد وگوه سه نقطه دیگری گرودو جابجا میشد وبه همین ترتیب پس از تیاندازی فرض کنیم یازده گروه واحد سنجش میکرد چناچه درست تشخیص دادبود عمل میکردوچناچه درنقاطی درست تشخیص نداده بود ان گروه دوم بهنر تشخیص داده است وارد عمل میشد وبه همین طریق ان سه گروه د.وم مداوم ارتش امریکا را ارزیانبی میکردند وواحد خودراهم ارزیابی میکردند . ارتش اول هم همین کارا میکرد واطاعات در واحدهای عمقی هم میرفت و چناچه واحدعمقی تشخیص میداند وارد عمل میشدند – درهانوی یک سازمان واحدی اطلاعات دوارتش رادشت وچناچه تشخیص میدادطرح ارتش دوم وارد عمل شود دستور میداد-پایان